وقتی مجرمین در موقفی از مواقف قیامت ، بازجویی شدند
و حکم جهنم آنان صادر شد، دیگر از آنها سوال نمی شود بلکه
علامتی 1 در بدنشان زده می شود که نشانه محکومیت است،و
به جهنم فرستاده می شوند.در جهنم با یک حالت مستی و گیجی
برای رهایی از آن تلاش می کنند ؛ اما به هر طرف که می روند به
دربسته می خورند که یک طرف آتش سوزان و طرف دیگر آب
جوشان است . آنها در بین آتش و آب سوزان مدتها آمد و شد
دارند.تعبیر قرآن در این باره یطوفون فعل مضارع از ماده طواف است.
این جریان در سوره الرحمن آیه 43و 44 این طور بیان شده است:
هذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِی یُکَذِّبُ بِهَا الْمُجْرِمُونَ یَطُوفُونَ بَیْنَها وَ بَیْنَ حَمِیمٍ آنٍ
الطَّوْفُ در لغت یعنی راه رفتن به اطراف و دور چیزى است، و
طَائِفهم در باره کسى که براى حفاظت خانه ها، آنها را گشت مى زند،
از معنی این کلمه بدست میاید که رفت و آمد میان دو شىء را نیز
طواف گویندکه سعى بین صفا و مروه دور زدن در اطراف آندو نیست
بلکه گردش میان آنهاست.
طائفة: قسمتى از مردم هستند که به تعبیر مرحوم طبرسى ؛یا آنکه
طائفه مثل رفقائى است که از جمله کارشان سفر و طواف در شهرهاست.
یا طائفه جماعتى است که با آنها حلقه و دائرهاى تشکیل میشود که
بدور آن میگردند.
«حمیم» هم به معنی آب گرم و «آن» به معنی نهایت جوشیدن است.
خلاصه آیه این است که در این حالت سرگردانی و اضطراب شدید ،
مجرمین در جهنم بین آتش و آب جوشان مدام طواف و آمد
و شد دارند تا راهی برای خروج پیدا کنند ولی هرگز !!!!!
زیرا جهنم باطن اعمال دنیوی آنهاست ؛ کسانی که بین محل کار و
منزل غیر گناه چیزی ندارند باید آخرت آنها این طور باشد .
آری کسانی که در محل کارشان رشوه ،ربا ،اختلاص و...و در منزل
فحشاء وسایر منکرات باشد در قیامت باید وضعش این طور باشد.
1-یُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِیمَاهُمْ فَیُؤْخَذُ بِالنَّوَاصِی وَالْأَقْدَامِ سوره الرحمن؛ 41
تبهکاران از سیمایشان شناخته مى شوند و از پیشانى و پایشان بگیرند